loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 641 جمعه 11 مرداد 1392 نظرات (0)

به پايت ريختم اندوه يک دريا زلالي را

 

بلور اشک ها در کاسۀ ماه هلالي را

 

چمن آيينه بندان مي شود صبحي که بازآيي

 

بهارا! فرش راهت مي کنم گل هاي قالي را

 

نگاهت شمع آجين مي کند جان غزالان را

 

غمت عين القضاتي مي کند عقل غزالي را

 

چه جامي مي دهي تنهايي ما را جلال الدين!

 

بخوان و جلوه اي بخشاي اين روح جلالي را

 

شهيد يوسفستان توام زلفي پريشان کن

 

بخشکان با گل لبخندهايت خشکسالي را

 

سحر از ياس شد لبريز دل هاي جنوبي مان

 

نسيم نرگست پر کرد ايوان شمالي را

 

افق هايي که خونرنگ اند، عصر جمعۀ مايند

 

تماشا مي کنم با ياد تو هر قاب خالي را

 

کدامين شانه را سر مي گذارم وقت جان دادن

 

کدام آييينه پاياني ست اين آشفته حالي را

تو ناگاهان مي آيي مثل اين ناگاه بي فرصت

 

پذيرا باش ازاين دلتنگ، شعري ارتجالي را

 

 

عليرضا قزوه

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 50
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 811
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 8,742
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 81
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 12,143
  • بازدید ماه : 19,470
  • بازدید سال : 394,270
  • بازدید کلی : 22,641,231