تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
امشب از مفهوم مستی جرعه ای سر می کشم
فکر ديدار تو را تا مرز باور می کشم
ای نگاهت سبز، ای سرچشمه ی آئينهها
گر بيايی با تو از پاييزها پرمی کشم
خوب من! با هم قراری داشتيم آدينهها
سالها طرح نمی آيی به دفتر می کشم
من به قربان قدمهايت، تو برگرد و ببين
جای قربانی گلويم را به خنجر می کشم
قصه ی پرواز تو در آسمان پيچيده است
باز امشب در هوايت بی نشان پَر می کشم
تعداد بازديد : 173
جمعه 11 مرداد 1392 ساعت: 14:28
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب