نفست ، بوی جدایی از غمی دیرینه دارد
حلقه های اشک چشمت ریشه در مدینه دارد
جنس بغض در گلویت،جنس کوچه های خاکیست
قلب تو از ضرب سیلی، یک دوجین آیینه دارد
هدیه نامردمان کوفه این شد ....جسم یاست
یادگاری از فشار میخ در بر سینه دارد
آتش مدینه تا محراب کوفه هم رسیده
عمق این ضربه نشان از مردمی پر کینه دارد
کینه ای که بهر تو شمشیر از رو بسته است
بعد تو سه شعبه هایی در پس گنجینه دارد
شاعر: قاسم افرند