سرزمينم ما برايت اشك مادر داده ايم
آسماني سرخ از خون كبوتر داده ايم
هشت سالي در سر هر كوچه بعضا حجله بود
يوسف و عباس و ابراهيم و هاجر داده ايم
اي وطن تو خوب مي داني كه بهر بودنت
نخل هاي سوخته ....گلهاي پرپر داده ايم
سر بلند از امتحاني سخت ...اسماعيل وار
گاه گاهي ماگلو را هم به خنجر داده ايم
چپ نگاهت كرد دژخيم ِ زبون ...ما آمديم
زاهدان و عارفان و ... بس قلندر داده ايم
ما براي خانه ات آباد باشد اي وطن
بي شمار از باغمان سرو ِ تناور داده ايم
مجتبي اصغري فرزقي (كيان) مشهد
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آمار سایت