ای امـــام اول آیینـــه هـــــا، لبخندهــــــا !
ترجمـان قلب های مـــا ، پل پیوندهـــــا
ای شکرخند تو شیرین تر ز مضمون عسل
از تو شیرین می شود طعم " غزل - لبخند " ها
تا ابد شیرینــــی خود را ـ به لبخندت قسم -
وام می گیرند از شهد لبانت ، قندهـــــــا
واژه ها در فصل شیرین لبانت مانده اند
واژه ها شیرین شیرین اند ، از گلخندهـــا
واژه ها در وصف تو بسیار می گویند و هیچ !
واژه ها در وصف تو، درگیر چون و چندها
ای غدیرستان چشمت ، قبله ی خورشیدها !
می شود پیروز نورت بر همه ترفندهـــــا
من یقین دارم امیر نور، حق مطلقـــی
فارغ از هر گونه امـــــا و اگرها ، چندهــا
می گذارم سر به پای ذوالفقار بیعت ات
فارغ از تهدیدهـــا و بی خیال پندهــــا
ای بلندای نگاهت تا خــــدا ! تقدیم کن
سربلندی را به روح عاشق الوندهـــا
این " غزل - لبخند " را تقدیم نورت می کنم
فصل لبخندت مبارک بر ارادت مندهـــــا
رضا اسماعیلی