loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 77 سه شنبه 25 تیر 1392 نظرات (0)

مناجات با خدا

 

می رود یک به یک از دست سحرها افسوس

می رود یک به یک از دست گوهرها افسوس

دوست دارم به سما پر بزنم اما حیف

به سراغم نمی آیند که پرها افسوس

چند سالیست که دیگر بصرم گریان نیست

خشک خشک است دگر اشک بصرها افسوس

از بلا دور شود هر که کند یاد خدا

شهرمان گشته پر از چشم نظرها افسوس!!!

بهر نابودی بت های درونم ای کاش

داشتم بر کف خود تیر و تبرها افسوس

راه پر پیچ و خم و راه بلد می خواهم

به زمین می خورم از بین گذرها افسوس

روزه ی من تهی است و سپر نفسم نیست

دیگر از کار فتادست سپرها افسوس

سفرۀ رنگی افطار برای رب نیست

خواستم تا که کنم جلب نظرها افسوس

عارفانِ رهِ معشوق شهیدان هستند

که خریدند به جان جمله خطرها افسوس

آن جوانان خدایی همگی رفتند و...

داغشان ماند به دل های پدرها افسوس

عمدتا داغ پسر بهر پدر سنگین است

داغ اولاد کند پاره جگرها افسوس

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 70
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 1089
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 13,196
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 92
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 16,597
  • بازدید ماه : 23,924
  • بازدید سال : 398,724
  • بازدید کلی : 22,645,685