loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 245 پنجشنبه 06 تیر 1392 نظرات (0)

تکیه بزن به کعبه وبس کن فراق را
درهم بریز این همه ظلم ونـفاق را
محض تمام پنجره ها عاشقانه کن
این جمعه های پرشده از اشتیاق را
ما بی قرارِتو ، تو هم بی قرارتر
بردار از جمالِ نگاهـت محاق را
تا زنده ایم ای همه ی آرزو بیا
نزدیک کن رسیدنِ این اتفاق را
این جا بهار بی تو زمستان ممتد است
پاییز پا گرفته وحال وهوا بد است
دارد غروب می شود وپا نمی شوی
وقت قیام هست ومهیا نمی شوی
جانم به لب رسیده به جامت نمی رسد
این بال وپرشکسته به بامت نمی رسد
چیزی ندارد این دل وامانده رو کند
خود را امیدوار کدام آبرو کند
در حسرت قیامت زیبای قامتت
تا کی میان حادثه ها جستجو کند؟
این خالی از بهارِ سراسر غرور ودرد
دست تهی چگونه تو را آرزو کند
می خواهد ای سوار در آن روز بی قرار
چون گرد وخاک در قدَمَت، های وهو کند
آقا کجاست هیبت دشمن ستیز تو
کی می رسد زمان به شب ِرستخیز تو
آقا بگیر این همه تردید را بگیر
گردن کشیده فاصله شمشیر را بگیر
ما را دعا کن از شب ِگرداب رد شویم
از تنگنای نفرت ِمرداب رد شویم
ما را دعا کن هم قدم وهمرکاب تو
از کوچه های روشن ِ مهتاب رد شویم
بر ما ببخش همنفسی با ترانه ها
ما را رها کن از قفس دام ودانه ها
تا پرکنیم از خُم تو جام خویش را
در هم تنیده مکتب تو نوش ونیش را

 

زهرا نعمتی

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 47
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 808
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 8,696
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 81
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 12,097
  • بازدید ماه : 19,424
  • بازدید سال : 394,224
  • بازدید کلی : 22,641,185