loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 301 جمعه 25 آذر 1390 نظرات (0)

سید محسن حسینی

مسلم بن عقیل


می ریزد اشک غربت از هر دو چشم مهمان

دیوار و درگرفته امشب سرم بدامان

هر سو اگر ببارد سنگ جفا وکینه

‏من می­زنم حسین جان سنگ تو را به سینه

ای سایه سر من باشد سرم به دیوار

‏با دست بسته رفتم امشب بسوی بازار

من غیر سایه خود یاری دگر ندارم

‏امشب طناب دارم باشد در انتظارم

جانا نه­ام کجائی جانم شود فدایت

‏با این لب پر از خون من می­کنم دعایت

جانانه­ام کجائی جانم رسیده بر لب

‏هنگام کوچه گردی هستم بیاد زینب

من راکند تماشما امشب طناب دارم

بالای دارم اما دل از تو بر ندارم

تا شد دل پر از خون لاله كردم

چون تازیانه دیدم یاد سه ساله كردم

كوفه دلش لبالب از كینه حسین است

صحبت ز سم اسب و از سینه حسین است

سر بسته گویم امشب ای بر شبم ستاره

از گوش دخترانت وا كن تو گوشواره

ماندم چسان بگویم امشب چها شنیدم

بر دست اهل كوفه تیر سه شعبه دیدم

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 66
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 916
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 10,237
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 83
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 13,638
  • بازدید ماه : 20,965
  • بازدید سال : 395,765
  • بازدید کلی : 22,642,726