امام زمان(عج)-ولادت بیا که جشن گل و بزم نور و توحید است شب شکفتن عشق و قرار و امید است چنین که غ

امام زمان(عج)-ولادت بیا که جشن گل و بزم نور و توحید است شب شکفتن عشق و قرار و امید است چنین که غ

امام زمان(عج)-ولادت بیا که جشن گل و بزم نور و توحید است شب شکفتن عشق و قرار و امید است چنین که غ

امام زمان(عج)-ولادت بیا که جشن گل و بزم نور و توحید است شب شکفتن عشق و قرار و امید است چنین که غ

امام زمان(عج)-ولادت بیا که جشن گل و بزم نور و توحید است شب شکفتن عشق و قرار و امید است چنین که غ
امام زمان(عج)-ولادت بیا که جشن گل و بزم نور و توحید است شب شکفتن عشق و قرار و امید است چنین که غ
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
امام زمان(عج)-ولادت بیا که جشن گل و بزم نور و توحید است شب شکفتن عشق و قرار و امید است چنین که غ

امام زمان(عج)-ولادت

 

بیا که جشن گل و بزم نور و توحید است

شب شکفتن عشق و قرار و امید است

چنین که غرق تجلی و شور شد عالم

گه تجلی قرآن و نور توحید است

حقیقتی است که می آید از بهشت برین

چه جای شک من و تو چه جای تردید است

سرود نور ز عرش برین بگوش آید

مگر که صبح طلوع فروغ خورشید است

به یمن نور وجود ودیعۀ موعود

به هر دلی نگری غرق شادی و عید است

گلی شکفت که او یادگار یاسین است

گه شکفتن این گل بهار یاسین است

طلوع نور سحر شد پدید منتظران

نسیم صبح سعادت وزید منتظران

چه محشری است که برپا شده به دل ها، عشق

مگر به صور قیامت دمید منتظران

خبر دهید به از پا فتادگان وصال

خبر ز منجی عالم رسید منتظران

به شوق دیدن رویش، پرستوی دل ها

به سوی سامره اش پرکشید منتظران

پی نثار قدم های او ز جا خیزید

گلاب اشک به راهش برید منتظران

به خاک بوسی مهدی همه قیام کنید

به خاک مقدم او جمله استلام کنید

بخوان دعای فرج را که یار می آید

فروغ بخش دل شام تار می آید

بخوان دعای فرج را که با طلوع سحر

به روی بال ملائک بهار می آید

بخوان دعای فرج را به صد هزار امید

که آن قرار دل بی قرار می آید

بخوان دعای فرج را که بهر خلق جهان

صفا و عشق رسد، افتخار می آید

در این بهار گل و فصل عشق و هم عهدی

دعا کنید که آید به سوی ما مهدی

ستارۀ سحر ما غریب مانده هنوز

یگانه تاج سر ما غریب مانده هنوز

کجاست همسفری، همدلی و همرازی

که یار در سفر ما غریب مانده هنوز

کجاست جان و دلی آشنای با مهدی

که نور چشم تر ما غریب مانده هنوز

چقدر در ره دنیای خویش مشغولید

امید و راهبر ما غریب مانده هنوز

بگو به منتظران ظهور برخیزید

امام منتظر ما غریب مانده هنوز

اگر که شوق وصال جمال او دارید

امام منتظرین را غریب نگذارید

اگرچه در قدمش شوق و شور آوردیم

دلی شکفته و غرق سرور آوردیم

به پای بوسی او یک سبد گل و شبنم

ز اشک خجلت و شرم حضور آوردیم

به تشنه کامی یک جرعه ای ز لبخندش

ولی زلال چو جام بلور آوردیم

از آستان سلیمان عشق معذوریم

اگر که ران ملخ همچو مور آوردیم

به مهربانی خورشید عشق دل بستیم

چنان «وفائی» اگر رو به نور آوردیم

ز مهر دوست چو کسب سعادتی کردیم

به ذکر نام شریفش عبادتی کردیم

 


تعداد بازديد : 111
یکشنبه 02 تیر 1392 ساعت: 23:27
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف