loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 205 جمعه 25 آذر 1390 نظرات (0)

مجید رجبی

مسلم بن عقیل

 

سر سودایی من برسر دار است حسین

آسمان در نظرم تیره و تار است حسین

من پرستوی توام بال و پرم بشکسته

به گمانم که مرا آخر کار است حسین

هر چه گشتم احدی در به رویم باز نکرد

گویی امدادگری خفت و خوار است حسین

بر غزالان حرم رحم نما و برگرد

فصل این شهر فقط فصل شکار است حسین

دست بسته دل شکسته وسط مردم شهر

قاصدک در قفس خرمن خار است حسین

چه بگویم ز جفا کاری این مردم پست

که پذیرائیشان شعله نار است حسین

گوئیا عاقبت کار تو را می بینم

سر شش ماه تو نیزه سوار است حسین

تیر در چنگ کمان است ولی در هوس

چشم آب آور تو لحظه شمار است حسین

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 68
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 954
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 10,761
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 86
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 14,162
  • بازدید ماه : 21,489
  • بازدید سال : 396,289
  • بازدید کلی : 22,643,250