انگار که خاک کربلا دفتر شد با تیغ قلم گلوی او را زده ام این شعر به احترام تو بی سر شد

انگار که خاک کربلا دفتر شد با تیغ قلم گلوی او را زده ام این شعر به احترام تو بی سر شد

انگار که خاک کربلا دفتر شد با تیغ قلم گلوی او را زده ام این شعر به احترام تو بی سر شد

انگار که خاک کربلا دفتر شد با تیغ قلم گلوی او را زده ام این شعر به احترام تو بی سر شد

انگار که خاک کربلا دفتر شد با تیغ قلم گلوی او را زده ام این شعر به احترام تو بی سر شد
انگار که خاک کربلا دفتر شد با تیغ قلم گلوی او را زده ام این شعر به احترام تو بی سر شد
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
انگار که خاک کربلا دفتر شد با تیغ قلم گلوی او را زده ام این شعر به احترام تو بی سر شد

انگار که خاک کربلا دفتر شد
با تیغ قلم گلوی او را زده ام
این شعر به احترام تو بی سر شد

 

رضوان


تعداد بازديد : 117
دوشنبه 23 اردیبهشت 1392 ساعت: 22:02
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف