گفت: کم بسته‌ی تو بودم و حالا کمتر گفت دنیا به خودش می‌پیچد تا محشر گفت: تا در نشکسته‌ست، به ج

گفت: کم بسته‌ی تو بودم و حالا کمتر گفت دنیا به خودش می‌پیچد تا محشر گفت: تا در نشکسته‌ست، به ج

گفت: کم بسته‌ی تو بودم و حالا کمتر گفت دنیا به خودش می‌پیچد تا محشر گفت: تا در نشکسته‌ست، به ج

گفت: کم بسته‌ی تو بودم و حالا کمتر گفت دنیا به خودش می‌پیچد تا محشر گفت: تا در نشکسته‌ست، به ج

گفت: کم بسته‌ی تو بودم و حالا کمتر گفت دنیا به خودش می‌پیچد تا محشر گفت: تا در نشکسته‌ست، به ج
گفت: کم بسته‌ی تو بودم و حالا کمتر گفت دنیا به خودش می‌پیچد تا محشر گفت: تا در نشکسته‌ست، به ج
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
گفت: کم بسته‌ی تو بودم و حالا کمتر گفت دنیا به خودش می‌پیچد تا محشر گفت: تا در نشکسته‌ست، به ج

گفت: کم بسته‌ی تو بودم و حالا کمتر

گفت دنیا به خودش می‌پیچد تا محشر

 

گفت: تا در نشکسته‌ست، به جای نیزه

بر گلویت بنشین تا لب خشک مادر…

 

گفت: تا در نشکسته‌ست بیا جای زهر…

خون دل خورده‌ی من! پاره‌ی تن! پاره جگر!

 

گفت: ای غنچه‌ی نشکفته‌ی من خوب بخواب

خواند: لالا لالا لا… پرپر پرپر پر…

 

گفت: ای کاش تو را باز ببیند زهرا

گفت: ای کاش مرا باز ببینی حیدر!

 

آن طرف همهمه‌ی مبهم هیزم‌ها بود

این طرف زمزمه‌ی خواهش یک پیغمبر:

 

إِنَّمَا فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی*، دیوار!

إِنَّمَا فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی، ای در!

 

مژگان عباسلو


تعداد بازديد : 123
شنبه 24 فروردین 1392 ساعت: 0:40
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف