|
یا فاطمه الزهرا (س) ، یا وجیهه عندالله اشفعی لنا عندالله ، بحق رسول الله (ص)
پر ستاره، سپید، مهتابی، شب موهات پر شد از شب بو
دخترم خیره سمت دستانت، تا ببافی بروی آن گیسو
غصه ی نان نخور عزیز دلم، خون دل میخورم کنارغمت!
کمرت خم شده، کمی بنشین! استراحت بکن، نزن جارو!
پای من سوختی ببخش گلم! بنویسش به پای کوتاهی
می نشینم کنار پهلویت، وای از این زخم های تو در تو
بر لبم ذکر سوره ی"کوثر"، ذکر" ناد علی" به لبهایت
تا که ساکت شود شلوغی درد، لااقل بیقراری بازو
روز اول قرارمان این بود، پای هم پیر و مو سپید شویم
نه که مویت سپید تر از من! نه که تنها بیفتی از زانو!
بخششت هست بیکران مثل بارش ابرهای بارانی
میرسد سائلی که در راه است، می نشیند دوباره رو در رو
شاعری بی پناه آمده است، چشم بر دست خسته ات دارد
هدیه کن از نگاه گندمی ات، جای دوری نمی رود بانو!
مرضیه عاطفی/فروردین92
سمنان
تعداد بازديد : 129
جمعه 23 فروردین 1392 ساعت: 6:22
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)