به امام عصر(عج) اسبی در این حوالی بی تاب و پر تلاطم هر شب غریب و سرکش برخاک می زند سُم مردی سپید

به امام عصر(عج) اسبی در این حوالی بی تاب و پر تلاطم هر شب غریب و سرکش برخاک می زند سُم مردی سپید

به امام عصر(عج) اسبی در این حوالی بی تاب و پر تلاطم هر شب غریب و سرکش برخاک می زند سُم مردی سپید

به امام عصر(عج) اسبی در این حوالی بی تاب و پر تلاطم هر شب غریب و سرکش برخاک می زند سُم مردی سپید

به امام عصر(عج) اسبی در این حوالی بی تاب و پر تلاطم هر شب غریب و سرکش برخاک می زند سُم مردی سپید
به امام عصر(عج) اسبی در این حوالی بی تاب و پر تلاطم هر شب غریب و سرکش برخاک می زند سُم مردی سپید
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
به امام عصر(عج) اسبی در این حوالی بی تاب و پر تلاطم هر شب غریب و سرکش برخاک می زند سُم مردی سپید

به امام عصر(عج)


اسبی در این حوالی بی تاب و پر تلاطم
هر شب غریب و سرکش برخاک می زند سُم

مردی سپید جامه، دستار سبز بر سر
از سمت خرمن نور، از کوچه های گندم

می آید از کجاها ...چشمش صدای دریا
وقتی که شهر تنهاست سر می زند به مردم

تقسیم می کند نور ، در دست های خاکی
تقسیم می کند عشق ، نان و گل و تبسّم

آن گاه می تراود: لبخند ،عطر شادی
از خاک خوابدیده تا آسمان هفتم


تعداد بازديد : 309
چهارشنبه 14 فروردین 1392 ساعت: 22:29
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف