تنها مرد چه می‌کند با مرد، زمانه‌ی نامرد جهان شده آباد، از ابتدا با مرد کنار هر کوهی، اگر که شهری

تنها مرد چه می‌کند با مرد، زمانه‌ی نامرد جهان شده آباد، از ابتدا با مرد کنار هر کوهی، اگر که شهری

تنها مرد چه می‌کند با مرد، زمانه‌ی نامرد جهان شده آباد، از ابتدا با مرد کنار هر کوهی، اگر که شهری

تنها مرد چه می‌کند با مرد، زمانه‌ی نامرد جهان شده آباد، از ابتدا با مرد کنار هر کوهی، اگر که شهری

تنها مرد چه می‌کند با مرد، زمانه‌ی نامرد جهان شده آباد، از ابتدا با مرد کنار هر کوهی، اگر که شهری
تنها مرد چه می‌کند با مرد، زمانه‌ی نامرد جهان شده آباد، از ابتدا با مرد کنار هر کوهی، اگر که شهری
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
تنها مرد چه می‌کند با مرد، زمانه‌ی نامرد جهان شده آباد، از ابتدا با مرد کنار هر کوهی، اگر که شهری

 

تنها مرد
چه می‌کند با مرد، زمانه‌ی نامرد
جهان شده آباد، از ابتدا با مرد
کنار هر کوهی، اگر که شهری هست
بدون شک بوده، مقیم آنجا مرد
در اوج امواج، حجيم طوفان‌ها
نیاز هر کشتی‌ست، ميان دریا مرد
مثال مشهور ميان پیران است
که ای جوان پر می‌کند دهان را مرد
ورق زدم عمری، کتاب دنیا را
ولی نبود آن‌جا، شبیه مولا مرد
زمان جانبازی ، برای پیغمبر
به جای او خوابید، شبانه تنها مرد
ستاره‌ها شاهد ،که تا سحر می‌برد
به دوش خود با کیسه نان و خرما مرد
شبانه اشک خاطرات خود مي ‌ریخت
به چاه نخلستان، به یاد زهرا مرد
از آن شبي که ذوالفقار و ماهش رفت
در آسمان غیب، شده معمّا مرد
جهان پر از خون شد، زمانه محزون شد
چرا نمی‌آید، چرا خدایا مرد



تعداد بازديد : 139
پنجشنبه 08 فروردین 1392 ساعت: 6:46
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف