دیر وقتیست که دل در خم ابروی تو دادم و همه جان و تنم را به سر کوی تو دادم جان مجنون شده من

دیر وقتیست که دل در خم ابروی تو دادم و همه جان و تنم را به سر کوی تو دادم جان مجنون شده من

دیر وقتیست که دل در خم ابروی تو دادم و همه جان و تنم را به سر کوی تو دادم جان مجنون شده من

دیر وقتیست که دل در خم ابروی تو دادم و همه جان و تنم را به سر کوی تو دادم جان مجنون شده من

دیر وقتیست که دل در خم ابروی تو دادم و همه جان و تنم را به سر کوی تو دادم جان مجنون شده من
دیر وقتیست که دل در خم ابروی تو دادم و همه جان و تنم را به سر کوی تو دادم جان مجنون شده من
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
دیر وقتیست که دل در خم ابروی تو دادم و همه جان و تنم را به سر کوی تو دادم جان مجنون شده من

 

دیر وقتیست که دل در خم ابروی تو دادم

و همه جان و تنم را به سر کوی تو دادم



جان مجنون شده من فارق از پهنه گیتیست

ز همان روز ازل پر به فرا سوی تو دادم



ساغرو باده و خمّار ، مکند مست سرم را

چو سرم تحفه به آن نرگس جادو ی تو دادم



قلب من در قفس سینه دگر نیست نگارا

روزگاریست دلم را گره بر موی تو دادم



در قمار غمت ای دوست رود شور جوانی

همه ایّام خوشم ، در هوس روی تو دادم



دست بر دامنت ای دوست چو فردای قیامت

همه اعمال و حسابم به ترازوی تو دادم



دل درویش سعید است به سوی حرم تو

پلک من فرش رهت جان به دم هوی تو دادم



سعید مازندرانی



تعداد بازديد : 137
شنبه 03 فروردین 1392 ساعت: 11:01
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف