آیینۀ حُسنِ ایزدی روی حسیــن اســت
قبله گه دل طاق دو ابروی حسین است
از صبـــح ازل تا بــه ابـد عالـــم هستـــی
دلبند به یک رشتۀ گیسـوی حسین است
زاهد بِهِل آن خانۀ سنگـــی که خـدا خـود
مشغول طواف رخ نیکوی حسیــن اســت
جبریل که شاهی به ملائک شرف اوست
فخرش به خدا،خادمی کوی حسین است
آن رایحۀ خوش که به جنّات نعــیم اســت
والله کــه برخاسته از بوی حســین اســت
این شعر غریب اَر شده مشمول عنایــــت
دست طلبش یکسره بر سوی حسین است
مرتضی قاسم نژاد (غریــبِ تبریزی)