پرچم سياه هيئت ما را بياوريد
زنجير هاي بزمِ عزا را بياوريد
حال و هواي شعر به كلي عوض شده است
از نو رديف و وزن هجا را بياويد
تا در ميان هيئت ما حروله كنند
پس ساكنان عرش خدا را بياوريد
جاي گللاب تا كه معطر شود فضا
گرد غبار صحن رضا را بياوريد
ما تشنه مي شويم زبس سينه مي زنيم
از قدس كاسه هاي طلا را بياوريد
سر چشمه ي بقا به خدا چاي روضه هاست
پس بهر خضر چاي بقا را بياوريد
روضه تمام شد به تمناي يك طعام
حاتم نشسته است، غذا را بياويد
شاعر:محمد علي كاروان