پیمبرانه ترین مرد در شعاع حسین شبیه حضرت حیدر نوشت نافله را رسیده در دل دشمن که محشری بشود رسیده

پیمبرانه ترین مرد در شعاع حسین شبیه حضرت حیدر نوشت نافله را رسیده در دل دشمن که محشری بشود رسیده

پیمبرانه ترین مرد در شعاع حسین شبیه حضرت حیدر نوشت نافله را رسیده در دل دشمن که محشری بشود رسیده

پیمبرانه ترین مرد در شعاع حسین شبیه حضرت حیدر نوشت نافله را رسیده در دل دشمن که محشری بشود رسیده

پیمبرانه ترین مرد در شعاع حسین شبیه حضرت حیدر نوشت نافله را رسیده در دل دشمن که محشری بشود رسیده
پیمبرانه ترین مرد در شعاع حسین شبیه حضرت حیدر نوشت نافله را رسیده در دل دشمن که محشری بشود رسیده
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
پیمبرانه ترین مرد در شعاع حسین شبیه حضرت حیدر نوشت نافله را رسیده در دل دشمن که محشری بشود رسیده

پیمبرانه ترین مرد در شعاع حسین

شبیه حضرت حیدر نوشت نافله را

رسیده در دل دشمن که محشری بشود

رسیده تا کند اعلام ختم قائله را

اگر اراده کند دشمنی نمی ماند

تمام می کند او با اشاره ولوله را

دوباره نعره ی یک شیر از بنی هاشم

که دشمنان همه حس می کنند زلزله را

ولی زبان پدر روی لعل لبهایش

زیاد می کند انگار صبر و حوصله را

که یوسفان همه باب فراق آمده اند

لذا نوشت به شکلی دگر معادله را

نوشت تا درجات پدر کمی راه است

و رفت کم کند اینگونه حد فاصله را

سپرد قامت خود را به کینه های قدیم

عروج کرد و دمی رسم شوم هلهله را

ندید و رفت حوالی آرزوهایش

ندید زخم زبان های چرک حرمله را

چه خوب شد که نماند و ندید بعد از این

صدای گریه ی پر های و هوی آبله را

پیمبر است چنین شد هوای اعجازش

کشاند در پی رأسش نگاه قافله را


تعداد بازديد : 163
یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت: 11:38
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف