دوباره شعله بر اين سينه ي حزين افتاد
كه باز بر جگرت داغِ آتشين افتاد
نسيم بوي گُل آورد، چشمِ تو خون شد
گمان كنم كه دلت يادِ لاله چين افتاد
به روضه ديدنش از تو شنيدنش از ما
چه ديده اي كه به پيشاني تو چين افتاد
هميشه سجده ي ما رو به روي شش گوشه است
هزار شكر كه بر تُربتش جبين افتاد
دلِ شكسته ي ما خرجِ كاشيِ حرم است
به لطفِ توست كه اين آينه زمين افتاد
حسين قاتل تو شد حسين قاتل ما
ببين چه مي كني آقا دوباره با دلِ ما