اشعار ورود کاروان اهل بیت به کوفه - اشعار روضه حضرت زینب (س) می سوزم و نمانده مرا راه دیگری آری

اشعار ورود کاروان اهل بیت به کوفه - اشعار روضه حضرت زینب (س) می سوزم و نمانده مرا راه دیگری آری

اشعار ورود کاروان اهل بیت به کوفه - اشعار روضه حضرت زینب (س) می سوزم و نمانده مرا راه دیگری آری

اشعار ورود کاروان اهل بیت به کوفه - اشعار روضه حضرت زینب (س) می سوزم و نمانده مرا راه دیگری آری

اشعار ورود کاروان اهل بیت به کوفه - اشعار روضه حضرت زینب (س) می سوزم و نمانده مرا راه دیگری آری
اشعار ورود کاروان اهل بیت به کوفه - اشعار روضه حضرت زینب (س) می سوزم و نمانده مرا راه دیگری آری
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
اشعار ورود کاروان اهل بیت به کوفه - اشعار روضه حضرت زینب (س) می سوزم و نمانده مرا راه دیگری آری

اشعار ورود کاروان اهل بیت به کوفه - اشعار روضه حضرت زینب (س)

 

می سوزم و نمانده مرا راه دیگری

آری فرشته ام که ندارم دگر پری

 

سنگین شده عبور نفسهای خسته ام

انگار بین سینه من رفته خنجری

 

من میچشم مقابل ابروی زخم تو

بی رحمی و جسارت سنگ ستمگری

 

ما را به نام خارجیان سنگ می زنند

حتی اگر که آیه قرآن بیاوری

 

قرمز طلوع کرده ای از مشرق تنور

اینجا نبوده است مگر جای بهتری؟

 

دلتنگ عطر زخمی پیراهن تو ام

خورشید آسمان من ای عشق مادری!

 


تعداد بازديد : 541
سه شنبه 07 آذر 1391 ساعت: 9:16
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف