تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
حضرت عباس(ع)-شهادت
صدایی آمد از دریا كه مردی بر زمین افتاد
وبر رخسار زرد مادری در خیمه چین افتاد
زدند آنقدر سویش تیرهای بی هوا اما
نیفتاد از نفس تا این که مشکش بر زمین افتاد
چنان بر آن چناری که جهان درسایه سارش بود
تبر زد بارها دشمن که از بالا چنین افتاد
به جای دست تیری که به چشمش بود شد حائل
زمانی که به روی خاک ها از صدر زین افتاد
فلک وقتی رکاب خالی اش را دید زد فریاد
که از انگشتریِ آسمان هایم نگین افتاد
تعداد بازديد : 480
جمعه 03 آذر 1391 ساعت: 12:30
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب