امام جواد(ع)-مدح و شهادت
حجت کبریا امام جواد
کعبـۀ انبیـا امام جواد
قبلـۀ اولیـا امام جواد
بابـی انـت یـا امام جواد
بابی انت یا امام جواد
تـو ابالهــادی و اباالکــرمی
تـو کلیـمالله مسیــح دمـی
تو مقام و تو حجر، تو حرمی
تـو مراد همـه، تـو باب مراد
بابی انت یا امام جواد
تشنــۀ کوثــر ولای تـوأم
سرفرازم که خاک پای توام
سائلـم؛ سائـل گدای تـوام
دامنت را ز کف نخواهم داد
بابی انت یا امام جواد
نالـه و اشک و آه آوردم
گرد عصیان ز راه آوردم
به حـریمت پنـاه آوردم
کـرمت را نمیبــرم از یــاد
بابی انت یا امام جواد
تو ز عالـم گرهگشایی تو
تو امامی، تو رهنمایی تو
تو عزیـز دل رضـایی تو
که رضـا بر لب تو بوسه نهاد
بابی انت یا امام جواد
ای به دست تو باز، مشکل من
یـاد رویـت چـراغ محفل من
کاظمیـن تــو قبلــۀ دل من
کعبۀ دل ز جـان سلامت باد
بابی انت یا امام جواد
تو جوادی و سائلت عـالم
کمترین سائل درت حاتم
ای فدای کرامتت گـردم
قدر من کم، عنایت تـو زیاد
بابی انت یا امام جواد
تو جـواد و پـدر امــام رئـوف
جود کرده به خاک پات وقوف
لطفت افزونتر از حروف و الوف
بلکـه وصفت فراتـر از اعداد
بابی انت یا امام جواد
حیف کز حق خود شدی محروم
مثـل اجـداد طاهـرت مظلـوم
کرد یارت ز زهر کین مسموم
شـرر زهـر در دلــت افتــاد
بابی انت یا امام جواد
تو که سرو ریاض دین بودی
تو که خود باغبان دین بودی
در امامان جوانتـرین بودی
از چه شد یار مار و زهرت داد؟
بابی انت یا امام جواد
تو که بر جسم دین روان بودی
تو که توحیــد را نشـان بـودی
به چه تقصیر تشنه جان دادی؟
رفت آهـت بـر آسمان ز نهاد
بابی انت یا امام جواد
دل «میثم» هماره سوزد از این
کـه نهادنـد ای ســلالۀ دیـن
بـدنت را سـه روز روی زمیـن
مثـل جـدت حسیـن از بیـداد
بابی انت یا امام جواد