تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
قابل پای تو سری دگر است
میوه ی شوق گوهری دگر است
من ز یعقوب خوب دانستم
جامه ی دوست ، دلبری دگر است
محمل زلف تو بر دوش صباست
باد را بوی عنبری دگر است
سرمه خاصیت است خاک رهت
این چنین خاک منظری دگر است
تنگ شد خلق ما ز دوری تو
وعده وصل نشتری دگر است
مدّ توفیق می کند معلوم
هر دری حلقه ی دری دگر است
مردم از ناله ام سبو زده اند
نعره ی مست ساغری دگر است
زخم بستر مرا زپا انداخت
وادی هجر بستری دگر است
یک سه شنبه بیا به هیئت ما
کهکشان نیز معبری دگر است
سیل برداشت خانه ما را
بیت ما منزل تری دگر است
تعداد بازديد : 225
جمعه 14 مهر 1391 ساعت: 7:01
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب