تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
در اين خزان جاي بهاري نيست برگرد
آه این زمین جز شوره زاري نيست ، برگرد
دستم به دامانت مكش دامن ز دستم
آرامشم اينجا قراري نيست برگرد
اينجا براي سر بريدن دشت در دشت
تيغ است امّا هيچ ياري نيست برگرد
ديدي تمام نخلها سر نيزه بودند
آن باغ جز گرد و غباري نيست برگرد
پیداست از لرزیدن طفلان به گِردم
رحمی به چشم نیزه داری نیست برگرد
از تيرهاي حرمله پيداست حتّي
جایی برای شير خواري نيست برگرد
پیش از نگاهی که ببیند بر تن تو
جز دشنه ها سنگ مزاری نیست برگرد
بگذار بوسم بوسهگاه مادرم را
آه اين گلوي نيسواري نيست برگرد
(حسن لطفی)
تعداد بازديد : 245
پنجشنبه 30 شهریور 1391 ساعت: 2:06
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(1)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
این نظر توسط shobeyr در تاریخ 1392/06/30 و 23:11 دقیقه ارسال شده است | |||
این شعر را اصلاح کنید
شعر درست: در اين خزان جاي بهاري نيست برگرد آه این زمین جز شوره زاري نيست ، برگرد دستم به دامانت مكش دامن ز دستم آرامشم اينجا قراري نيست برگرد اينجا براي سر بريدن دشت در دشت تيغ است امّا هيچ ياري نيست برگرد ديدي تمام نخلها سر نيزه بودند آن باغ جز گرد و غباري نيست برگرد پیداست از لرزیدن طفلان به گِردم رحمی به چشم نیزه داری نیست برگرد از تيرهاي حرمله پيداست حتّي جایی برای شير خواري نيست برگرد پیش از نگاهی که ببیند بر تن تو جز دشنه ها سنگ مزاری نیست برگرد بگذار بوسم بوسهگاه مادرم را آه اين گلوي نيسواري نيست برگرد (حسن لطفی) یاشبیر پایگاه اشعار حاج حسن لطفی |