سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است دل های عرشیان همه در تاب و در تب است اصلا بیا بمان که فقط روشنی د

سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است دل های عرشیان همه در تاب و در تب است اصلا بیا بمان که فقط روشنی د

سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است دل های عرشیان همه در تاب و در تب است اصلا بیا بمان که فقط روشنی د

سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است دل های عرشیان همه در تاب و در تب است اصلا بیا بمان که فقط روشنی د

سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است دل های عرشیان همه در تاب و در تب است اصلا بیا بمان که فقط روشنی د
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است دل های عرشیان همه در تاب و در تب است اصلا بیا بمان که فقط روشنی د
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است دل های عرشیان همه در تاب و در تب است اصلا بیا بمان که فقط روشنی د

سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

دل های عرشیان همه در تاب و در تب است

اصلا بیا بمان که فقط روشنی دهی

خورشید من بدون تو هرروز من شب است

وقتی ز روی زین به زمین خوردی ای حسین

گفتم زمان خانه خرابی زینب است

یاایهالشهید ذبیح من القفا

رگ های گردنت چقدر نامرتب است

مانده ست به یادگار ز تشییع جنازه ات

بر روی پیکرت اثر سم مرکب است

می بینمت دوباره و از حال می روم

این دل ز درد و غصه و ماتم  لبالب است

 

شاعر: عليرضا خاكساري

تعداد بازديد : 203
سه شنبه 07 شهریور 1391 ساعت: 20:44
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف