اسیردام خناسَ است هرسال
بیامهدی،که تا وقتی نیایی
سیدمجتبی شجاع
چه خوش باشد به یک کرشمه دوکار
ظهورمنجی ما و طلوع فصل بهار
فاطمه خمسی
شادیم به ندبه خواندن وشاید ها
این هفته نشد جمعه ی بعدی آقا....
تا باشد ازاین رفت وازاین آمدها...
هدیه ارجمند
به حق مادرت زهرا بخوانیم
کنار علقمه این جمعه، مولا
به جای ندبه؛ عاشورا بخوانیم
روح الله گائینی
دیگر برای آمدنت دیر کرده ای
در اشتیاق پیراهنت سالیان سال
یعقوب چشم های مرا پیر کرده ای
قابل نبودم که به حسابم بیاوری
در بی تفاوتی همه گیر کرده ای
کشتی نساز ای نوح طوفان نخواهد امد
برشوره زار دلها باران نخواهد امد
رفتی کلاس اول این جمله را عوض کن
آن مرد تا نیاید باران نخواهد امد...
ازسينه زنان مادرت باشم من
اي كاش كه ميشد اي عزيز زهرا
يك كرب وبلا همسفرت باشم من
سیدمجتبی شجاع
امسال بیا بهار را حفظ کنیم
چشم و دل بی قرار را حفظ کنیم
جمعه نه,تمام هفته با ندبه ی خود
حیثیت انتظار را حفظ کنیم
چشمم به در و به راه باشد باشد
خواهي اگر اي عزيز زهرا اين دل
در حسرت يک نگاه باشد باشد
شاعر : سید مجتبی شجاع
برگرد و با يزيد زمانم تو جنگ كن
آدم نميشوم ، همه حرفم بهانه است
شرمنده ام امام زمانم ، درنگ كن!
شاعر : محسن نورپور
هم با کمي استعاره گفتيم دروغ
تا آمدنت لحظه شماري داريم
شرمنده اگر دوباره گفتيم دروغ
يك بار بيا خانه ي ما مهماني
يك شعر سرودم مثلا اييني ست
اي صاحب من شعر مرا مي خواني
از ديدن چشم هاي تو محروميم
در معرض قصه اي عجيب و شوميم
ما متهم و تو قاضي پرونده
تا كي همگي به دوريت محكوميم
مهردادقصري فر
ﭼﺸــﻤﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈــﺎﺭ ﺩﺭ ﺷــﻬﺮ ؛ﺯﻳــﺎﺩ
ﺁﻳﻴﻨــﻪ ﻱ ﭘــﺮ ﻏﺒــﺎﺭ ﺩﺭ ﺷــﻬﺮ ؛ﺯﻳــﺎﺩ
ﺧﻮﺑــﺎﻥ ﻭ ﺑــﺪﺍﻥ ﺷــﻬﺮ ﺁﻗــﺎ ﺑﺮﺩﻧــﺪ
ﺁﻥ ﺭﻭﺯﺧــﻮﺵ ﻗــﺮﺍﺭ ﺩﺭ ﺷــﻬﺮ ﺯ...ﻳــﺎﺩ
مهردادقصري فر