از روضه های ماه صفر تا جدا شدی با روضه های زهر کمی آشنا شدی اینها برای کشتن تو نقشه می کشند از لح

از روضه های ماه صفر تا جدا شدی با روضه های زهر کمی آشنا شدی اینها برای کشتن تو نقشه می کشند از لح

از روضه های ماه صفر تا جدا شدی با روضه های زهر کمی آشنا شدی اینها برای کشتن تو نقشه می کشند از لح

از روضه های ماه صفر تا جدا شدی با روضه های زهر کمی آشنا شدی اینها برای کشتن تو نقشه می کشند از لح

از روضه های ماه صفر تا جدا شدی با روضه های زهر کمی آشنا شدی اینها برای کشتن تو نقشه می کشند از لح
از روضه های ماه صفر تا جدا شدی با روضه های زهر کمی آشنا شدی اینها برای کشتن تو نقشه می کشند از لح
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
از روضه های ماه صفر تا جدا شدی با روضه های زهر کمی آشنا شدی اینها برای کشتن تو نقشه می کشند از لح

از روضه های ماه صفر تا جدا شدی

 

با روضه های زهر کمی آشنا شدی

 

اینها برای کشتن تو نقشه می کشند

 

از لحظه ای که وارد این سامرا شدی

 

اهل مدینه ای چقَدَر راه آمدی

 

اما اسیر معتمد بی حیا شدی

 

کم حرص این جماعت گمراه را بخور

 

تو برکتی که شامل همسایه ها شدی

 

آقا عجیب لرزه به دستت فتاده است

 

حالا شبیه فاطمه مشگل گشا شدی

 

با تشنگی لحظه ی آخر بدون شک

 

با پای دل روانه ی کرببلا شدی

 

رفتی غروب روز دهم٬سال شصدویک

 

گریه کن تمامی آن صحنه ها شدی

 

گفتی منم شبیه خودت تشنه ام حسین

 

همسایه ی غریبی خون خدا شد...

عبدالحسین مخلص آبادی


تعداد بازديد : 521
یکشنبه 05 شهریور 1391 ساعت: 9:34
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف