بی بی سلام شعر نوشتم برای تو باید دوباره پر بزنم در هوای تو اینجا اگر چه که همه با من غریبه اند ش

بی بی سلام شعر نوشتم برای تو باید دوباره پر بزنم در هوای تو اینجا اگر چه که همه با من غریبه اند ش

بی بی سلام شعر نوشتم برای تو باید دوباره پر بزنم در هوای تو اینجا اگر چه که همه با من غریبه اند ش

بی بی سلام شعر نوشتم برای تو باید دوباره پر بزنم در هوای تو اینجا اگر چه که همه با من غریبه اند ش

بی بی سلام شعر نوشتم برای تو باید دوباره پر بزنم در هوای تو اینجا اگر چه که همه با من غریبه اند ش
بی بی سلام شعر نوشتم برای تو باید دوباره پر بزنم در هوای تو اینجا اگر چه که همه با من غریبه اند ش
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
بی بی سلام شعر نوشتم برای تو باید دوباره پر بزنم در هوای تو اینجا اگر چه که همه با من غریبه اند ش

بی بی سلام شعر نوشتم برای تو

باید دوباره پر بزنم در هوای تو

اینجا اگر چه که همه با من غریبه اند

شکر خدا که من شده ام آشنای تو

خوشحالی توباعث خوشحالی خداست

یا فاطمه رضای خدا در رضای تو

خیلی شباهت است میان تو و پدر

قربان این جمال پیمبر نمای تو

ای بضعه ی نبی کلماتم چه کوچکند

وقتی پدر گشوده زبان در ثنای تو

یکروز روی عرش و یکروز روی فرش

جبریل راه میرود از رد پای او

یعنی خدا یکی است و زهرای ما یکی

یعنی نیامده است به دنیا دوتای تو

چندین هزار هاجر ومریم از این قبیل

باید شوند ریزه خور سفره های تو

ای مظهر نجابت و عصمت به هر زمان

حتی فرشته هم نشنیده صدای تو

در کربلاست زینب والا مقام  که

دارد که در می آورد از خود ادای تو

در کربلاست اینکه ابالفضل جلوه داد

در جامه ی برادری خود وفای تو

از حال و روز ما که بپرسید ،بیش و کم

خوبیم، زنده ایم همه از دعای تو

جان حسین،جان حسن،جان زینبت

حاجت روا اگر نشود این گدای تو

امشب بیا و نسخه ی درد مرا بپیچ

این فاطمیه تا بشوم مبتلای تو

بی بی مباد اینکه فراموشمان کنی

ما چشم بسته ایم به یک ربنای تو

حالا اجازه ام بده بنویسم از خودت

بی بی به جان من همه درد وبلای تو

آخر شنیده ایم که آن روز پشت در

آتش گرفته گوشه ی سبز ردای تو

آخر چرا؟ برای چه؟ با تازیانه زد

بر روی دست و بازوی مشکل گشای تو

ای کاش بین کوچه ی باریک هاشمی

من بودم و مغیره مرا زد به جای تو

حتی شنیده ایم که از ضرب سیلی اش

افتاده گوشواره ی عشق طلای تو

بی بی بخند گریه برای تو خوب نیست

ترسم که خانه ات بشود کربلای تو

این روز های آخر روی از علی مگیر

مظلوم تر ندیدم از این مرتضای تو

پهلوی تو به لطف خدا خوب میشود

مولام نذر کرده برای شفای تو

این شعر هم به بیت خدا حافظی رسید

با اینکه بود گوشه ای از ماجرای تو

شاعر: نادر حسيني


تعداد بازديد : 165
شنبه 28 مرداد 1391 ساعت: 15:58
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف