loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 185 شنبه 28 مرداد 1391 نظرات (0)

قلم به دفتر حق نقش شوکتت انداخت

تمام جلوه ای از شرح آیتت انداخت

نبود جاده و پایی قدم در آن بزنم

خدا دلم به مسیر محبتت انداخت

زمین نبود ولی صد هزار مرتبه شکر

مرا میان حریم ولایتت انداخت

در آن زمان که گدایی نبود و دست عطا

کرم،عنایت و احسان به عادتت انداخت

سخن نبود و زبانی نبود و فهمیدم

که عشق بین زبان ها حکایتت انداخت

دلیل بود و نبود جهان توان فهمید

نگاه مختصری گر به خلقتت انداخت

تو بیکرانه ترین بحر معرفت هستی

نمی توان نظری بر نهایتت انداخت

به رنج شانه زدی گیسوان زینب (س) را

چقدر دست شکسته به زحمتت انداخت

هزار آیه ی((تَبَّت یدا...))برآن گرگی

که جای پنجه ی خود را به صورتت انداخت

نسیم چشم ترم را غبار تا افشاند

مرا به یاد غریبیّ تربتت انداختت

شاعر: توحيد شالچيان ناظر

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 58
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 146
  • آی پی دیروز : 1112
  • بازدید امروز : 1,552
  • باردید دیروز : 13,893
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 92
  • بازدید هفته : 18,846
  • بازدید ماه : 26,173
  • بازدید سال : 400,973
  • بازدید کلی : 22,647,934